محل تبلیغات شما

منتظر بودم بیایی بلکه بهتر می شوم!

آمدی دیر و نگفتی منتظر تر می شوم؟!

 

تا نگردد حالم از چشمان من واقف کسی

تا بیایی زیر چشمی خیره بر در می شوم

 

من بمیرم تا که بغضی در گلویت نشکند

بشکند بغضت به سان لاله پرپر می شوم

 

دیده تهدیدم کند گر روی ماهش بنگری

من برای این دلِ صد پاره ات شر می شوم

 

خون دل ریزی خورم چون مِی به زلف تو قسم!

چون لبِ لعلت بنوشد همچو ساغر می شوم

 

زلف زرین را به روی گونه ی سُرخم گذار

بر مِسَم اُفتی اگر ای کیمیا زر می شوم

 

بوی نرگس از حیاط خانه مدهوشم کند

چون ببینم نرگست را مبتلا تر می شوم

 

دکتر مسعود اصغرپور

عطرت برایم تا ابد در سینه جا ماند....

شاید سزای ما بود...

بیمار چشمانت شود نرگس ، نبویش

گلویت ,بغضی ,بمیرم ,روی ,منتظر ,تر ,در گلویت ,تر می ,که بغضی ,بغضی در ,بمیرم تا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

BookWay